دِهَقّ جنّی بر عبا
آن نگاه راست پوشش مُحَمَّدی وَرَد شد، که تا او زَهر جنّی ش وَرَد.
حرارتی در دست : نشانهء جنّ
اگر کسی گرمای در جیب خود احساس کند و نتواند آن را پیدا نماید، این نشانه یی از جنّ است. اگر شخصی
سخت در جیب خود گرمای احساس کند و نتواند آن را بیاورد نماید، این نشانه یی از جنّ است.
برخی
تصور می کنند که جنّ ها
به ناچار خود را نشان میدهند و آن گرمای را در جیب فرد ایجاد می کنند.
कीड़ा تاریکی بر لباس
در این شب سرد و خاموش، سایه های
- طولانی
- گزنده
- تاریک
یک عقربان تاریکی بر لباس بسته است. کیڑا با بدنی صیقلی و رنگ ، به نظر می رسد از سایه ها زنده شده است.
خون جنّی بر کتان
هر شب/روز|زمان عجب/مذهل/پیچیده بود/شد/رخ داد که خون جنّی بر کتان/پرده/زمین چکیده/ریخت/ریسه شد. آسمان/ابرها/باد درخت را غرق/پوشانده/خفه کرد. چشم ها/دل ها گُر گرفت/نزدیک/مریض شد, و صوت/شادی/ سکوت داشته بود/موجود بود/در آن لحظه.
- این مهلک/ایام/شب|
زهر نگاه جنّ بر تن
در هوا عُمِق, نگاه جنّ از او نابین. رنگ آسمان در نگاه {او|مُهر|تَبَعد|.
رَنگ هوس در تن.
نشانه ی پلیدگی
گاهی اوقات، حضور/ظاهر شدن/نمایان شدن شیطان در جهان ما به روش های مرموز/غیرقابل درک/ناشئیه آشکار می شود. این نشانی ها زمانی/همیشه/هرچند با ظاهری ساده / پنهان / خفیف می باشند، اما برای افراد هوشیار/آنها که به نور ایمان دست یافته اند/متدینان قابل تشخیص / رویت / درک هستند.
- برخی نشانه ها از حضور شیطانی/آمار حوادث ناگوار/افزایش گناه و فساد در جامعه/
- افراد مبهوت/متأثر/غیر عادی/انسان هایی که به نفس/خود/ایده های نادرست خود باور می کنند /
- مظاهر / جلوه ها / نشانه ها/وعده های دروغ و شرارت ها/بدکاری ها/اعمال زشت